زباله گردی یابه تعبیری دیگراقتصاد غیررسمی(تحریر:مرتضی تقی نژادمدیرسامانه هوشمندچرخه سبز)
زباله گردی،کولبری ازجمله آسیب های اجتماعی است که درکلان شهرها،شهرهای کوچکترمشاهده می گردد.طی ده سال اخیراین مورد درشهربیرجندبه گونه ای شده است که سازمان مدیریت پسماند شهرداری بیرجند آماراین افراد را بیش از 336نفراعلام کرده است.جمع آوری مستقیم پسماند خشک از مخازن شهرداری هاوفروش آن به مافیاکه درمکان هایی بنام انباریا کارگاه مشغول خریداین مواد باارزش از زباله گرد ها هستند.این مافیا در شهربیرجند 90درصد اتباع افغانستانی می باشند.به بیان دیگراکثر زباله گرد های ایرانی این مواد بازیافتی و ضایعات را به اتباع افغانستانی تحویل داده و به ازای کیلوگرم مواد بازیافتی از آنها پول دریافت می کنند.شرایط اشتغال در افغانستان باعث شده این اتباع به ایران هجوم آورده و فرصت های شغلی رااشغال کنندوپیامدآن پنهان داشتن درآمد،غیرشفاف بودن هزینه هاو مالیات و به هدر دادن مکانسیم های تولیدمی باشد.اما درحال حاضرکه عده ای دلسوز افراد زباله گرد هستندکه تنها دستاویزآنهابدست آوردن روزی ازاین قبیل می باشدبااین طرزتفکردرواقع به توانمندکردن اتباع کمک کرده وباشانه خالی کردن از طرح تفکیک ازمبداءکارخود را مرحمی می دانند برزخم افرادبی بضاعت. طبق قانون مدیریت پسماندهرکالایی که ازدید شهروندزائدتلقی شودپسماندخوانده می شود و می تواند آن را درسطل زباله بیندازد.پس از آن اعراض کرده و در اختیار مخازن شهری قرار می گیرد در نتیجه هیچ فردی حق دخل و تصرف در این مخازن راندارد.پس زباله گردی ازنگاه قانون جرم تلقی می گردد…..اما راه حل چیست.؟؟؟ما بدنبال مسئله بودیم مسئله چیزی است که مارا ازوضعیت مطلوب به موجود برسانداما راه حل کاهش پدیده زباله گردی به چند مورد اختصار بیان می شود
.تفکیک از مبداء : انسان با فرهنگ و اجتماعی همواره برای تحقق چشم اندازهای خودناگریزازتشکل نهادهایی بسترسازبوده است ،نهاد هایی نظم دهنده که کنش های انسانی را هدفمند می کنند.در این مورد سازمانی تعیین یافته و محوری که درارتباط با مدیریت پسماندشکل گرفته است و قوایی راازجنس نهادسازی وضع کرده است. سازمانها و بخشهایی است که شهرداری مطابق قانون مسئولیت سازماندهی مدیریت پسماند خشک را بر عهده ی آنها گذاشته است. سازمان مدیریت پسماند شهرداری بیرجند به شکلهای مختلف و با ابزارهای اقتصادی و انتظامی قدرت اعمال نظر در این موضوع را در دست دارند اما با وجود دامنه ی اختیارات این سازمانها تاکنون مسیری بر خلاف اهدافی که به آنها محول شده طی کرده اند و با گذشت زمان و به دلایل مختلف مداخله در موضوعی سراسر اجتماعی و محیط زیستی را به بازیگران بیرونی و صاحب منافع اقتصادی واگذار کرده اند؛ بدون آن که نظارت های مورد نظر سازمان را اعمال کنند در مسیر شکل گیری چنین میدانی از ذی نفعان نهادهای غیر رسمی نیز به دست بازیگران و شبکه های روابط مخصوص به خود شکل گرفته اند. شبکه ی مافیای افغانستانی که دارای مناسبات اقتصادی و اجتماعی منحصر به فرد هستند توانسته اند قواعدی خود شکل یافته را سامان دهند. از دیگر بازیگران بخش غیر رسمی همچنین میتوان پیمانکاران را یاد کرد که رابطه ای میان بخش رسمی و غیر رسمی برقرار کرده اند و مناسباتی را هماهنگ با این فضا نهادینه ساخته اند. برای تغییر و تحول نهادها اولین قدم شناخت وضعیتی است که در آن قرار داریم و این سازمان استاندارد هایی را پیاده سازی کرده است جهت تفکیک ازمبداوکاهش پدیده زباله گردی.
1 Comment
عالی