مسئولیت اجتماعی و آنچه خارج از اصول درآمدی و وظایفی تعریف نشده برای شرکتهادر جهت امور اجتماعی سایرآحاد جامعه محول است را تشکیل می دهد. بعنوان مثال هر مجموعه ای که ایجاد اشتغال دارد کارافرینی دارد بحث امور و مسئولیت اجتماعی فراتر این ها را می گنجد که به عنوان مسئولیت اجماعی یاد می شود امروزه، عوامل متعددی وجود دارند که باعث شدهاند تا نوآوری اجتماعی بهصورت برجسته از سوی جامعه رهبران، مدیران کلان، تصمیمسازان و تصمیمگیران، مراکز علمی و دانشگاهی و حتی سازمانهایی با مأموریتهای اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. ازاینرو مدلهای مختلفی برای آن ارائه شده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش فراترکیب، یافتههای مطالعات صورت گرفته در این خصوص را بهصورت نظامند بررسی کرده و براساس فرایند شکلگیری و دستاورد خروجی، به تحلیل آنها بپردازد. برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابلدسترس در سایتهای الکترونیکی «گوگل»، «اسکوپوس» و «تپ سی» در بازه زمانی 2000 تا 2015، از میان انبوه مقالات اولیه، تعداد 30 مقاله مناسب شناسایی شدند. بهمنظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیلدهنده، ابعاد و مؤلفههای تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در ادامه بهمنظور اعتبارسنجی مفاهیم استخراج شده، از روش پانل دلفی با حضور تعدادی از صاحبنظران و خبرگان استفاده شد. در پایان، یافتههای پژوهش در قالب 4 گزاره، شامل «مسئله اجتماعی»، «چرخه تولید ایده»، «چرخه پیادهسازی» و «محصول» ارائه شد.